تنها سوغاتي كه برونسي از حج آورد

کد خبر : 214
سه شنبه 23 مهر 1392 - 11:00

رفته بود مكه؛ وقتي برگشت رفتيم ديدنش؛ قبل از اينكه وارد اتاق بشويم، چشمم در راهرو افتاد به يك تلويزيون رنگي.

 

همه ما يه جورهايي با بيت المال سر و كار داريم، از دانش آموزي كه روي نيمكت كلاس مي نشيند تا كارگر و كارمندهايي كه در اداره و كارخانه ها كار مي كنند، حتي زني كه خانه دار است. فرقي نمي كند كه بيت المال چطوري در زندگي هايمان نقش دارد، مهم اين است كه چگونه آن استفاده مي كنيم و چقدر مراقب هستيم كه بيت المال وارد مسائل شخصي مان نشود.

روايتي كه در ادامه مي خوانيد، به نقل از «صادق جلالي» از همرزمان شهيد «عبدالحسين برونسي» است كه به توجه ويژه اين شهيد به بيت المال اشاره دارد.

***

رفته بود مكه؛ وقتي برگشت با همسرم رفتيم ديدنش؛ خانه شان آن موقع در كوي طلاب بود؛ قبل از اينكه وارد اتاق بشويم، چشمم در راهرو افتاد به يك تلويزيون رنگي با كارت و بند و بساط ديگرش.

بعد از احوال پرسي و چاق سلامتي صحبت كشيد به حج او و اينكه چه كارهايي كرده و چه آورده و نياورده. مي خواستم از تلويزيون رنگي بپرسم، خودش گفت: «از وسايلي كه حق خريدنش را داشتم، فقط يك تلويزيون رنگي آوردم». گفتم: «ان شاءالله كه مبارك باشد و سال هاي سال براي شما عمر كند». خنده معنا داري كرد و گفت: «براي استفاده شخصي نياوردم؛ آوردم كه بفروشم و فكر مي كنم شما مشتري خوبي باشي آقا صادق!».

گفتم: «چرا بفروشيد، حاج آقا؟»؛ گفت: «راستش من براي زيارت اين حجي كه رفتم، يك حساب دقيقي كردم و ديدم كل خرجي كه سپاه براي من كرده، 16 هزار تومان شده است؛ مي خواهم اين تلويزيون را هم به همان قيمت بفروشم تا مديون بيت المال نباشم».

گفتم: «من تلويزيون را مي خواهم اما از بازار خبر ندارم، اگر بيشتر بود چي؟» گفت: «اگر بيشتر بود، نوش جانت و اگر كمتر بود كه ديگر از ما راضي باشيد». تلويزيون را به همان قيمت 16 هزار تومان از حاج آقا خريدم و او هم پول را را دو دستي تقديم سپاه كرد.

ارسال توسط : مدیر فنی
بازدید
دیدگاه