زندگی نامه:

شهید علی رضائیان، شهید شاخص بسیج کارگری استان اصفهان

کد خبر : 5048
سه شنبه 29 تیر 1395 - 11:10

شهید علی رضائیان، جوان برومند اسلام با فراگیری اصول قرآنی و نهج البلاغه از همان دوران کودکی ،شمع فطرت خود را بیدار ساخت و همواره قبل، حین و بعد از انقلاب در جهت پیاده سازی خط مشی های اسلام از هیچ تلاشی فرو گذار نکرد تا در نهایت حین کار در جبهه های مقاومت، دامنه ی ارتفاعات لری، پرستوی وجود او را عاشقانه و عارفانه به پرواز درآورد.

به گزارش خبرنگار سازمان بسیج کارگری کشور: شهید علی رضائیان به سال 1326هجری شمسی در خانواده ای مذهبی در فیروز آباد تهران دیده به جهان گشود و پس از مدتی همراه خانواده‌اش به شهر اصفهان عزیمت و در آن جا سکنی گزید، او که به دلیل مشکلات اقتصادی روزها کار می‌کرد و شب ها به تحصیل می‌پرداخت، این روال را تا پایان دوره ابتدایی ادامه داد و پس از اتمام این مقطع تحصیلی ، پدرش برای پرورش روحیه مذهبی و سیراب سازی وجود تشنه ی او، علی را به محضر یکی از علمای اصفهای فرستاد تا به اصول معرفت الهی دست یابد.

بر اساس پژوهش ها این شهید والا مقام از دوران کودکی علاقه‌مند به فراگیری قرآن بود، صوت و لحنی دلنشین داشت اما آشنایی ایشان با معارف غنی اسلامی تنها به انس با قرآن محدود ‌نشد، بلکه بوستان روحش با عطر گل واژه های تالی قران کریم (نهج البلاغه)‌ مصفا بود و مقدار زیادی از بیانات حضرت امیر (ع) را حفظ بود.

علی رضائیان از فقر و تنگدستی مردم در رنج بود و به گفته ی برخی از دوستان در آمد اندک خود را که از راه بنایی به دست می‌آورد در جهت بهبود معیشت افراد و رفع تنگناهای زندگی آنان صرف می‌کرد.

مطالعات حاکی از آن است که شهید رضائیان طی مسافرتی به تهران، منزل شهید آیت الله سعیدی رجوع نموده و به کار ساختمان سازی مشغول شد، وی در همین ایام ، شدیدا تحت تاثیر آن شهید گرانقدر قرارگرفت چرا که ایشان در این مورد می‌گوید: " ارتباط با شهید سعیدی ، شعله های خشم درون مرا علیه رژیم پهلوی بر افروخت. به گونه ای که شجاعانه به افشاگری جنایت ها و خیانت های دستگاه طاغوت می‌پرداختم. " و بر همین اساس شهید رضائیان مبارزه دامنه داری را علیه رژیم پهلوی شروع کرد ودر دوره سربازی ، بارها تحت تعقیت قرارگرفت اما او که از تسلط بیگانگان بر مقدرات کشورمان سخت به تنگ آمده بود، با الهام از افشاگری ها و رهنمودهای حضرت امام ( قدس سره) مفاسد و بدبختی هایی را که به خاطر تصویب لایحه کاپیتولاسیون دامن گیر ملت اسلامی ایران شده بود به دیگران گوشزد می‌کرد.

منابع معتبر تغییر دائمی منزل شهید رضائیان را به خاطر عدم شناسایی وی توسط رژیم ملعون نشان می دهد که علت این امر بدین منظور بوده که وی در پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی (ره) نقش به سزایی داشته و با تشکیل جلسات مذهبی و در اختیار قرار دادن کتب اسلامی و انقلابی، جوانان مستعد و مذهبی را با معارف الهی آشنا می‌کرد.

ایشان با همکاری شهید محمد منتظری دامنه فعالیت های انقلابی خود را علیه رژیم طاغوت به کشورهای همسایه کشاند و بدین گونه نقش مهم و موثری در جهت افشای چهره سیاه رژیم پهلوی ، در خارج از مرزها داشت و با برقراری ارتباط با خارجیان مقیم اصفهان، چاپ اعلامیه به زبان های خارجی برای افشای ظلم و جنایات حکومت طاغوت و بیداری افکار عمومی ، از هیچ کوشش فروگذار نکرد.

از پیروزی انقلاب تا فرماندهی قرارگاه عملیاتی حمزه

طبق آخرین مستندات همزمان با پیروز انقلاب اسلامی شهید رضائیان به همراه عده‌ای از برادران حزب الله مبادرت به تشکیل کمیته دفاع شهری اصفهان کرد و با تشکیل سپاه پاسداران، وی از بنیان گذاران این شاهرگ در شهرستان های داران، فریدن، خوانسار و مبارکه بود، او همچنین فعالیت نظامی خود را از یک رزمنده عادی در روزهای اول جنگ در کردستان شروع و مرحله به مرحله ، باگذشت زمان ، مراتب مختلف فرماندهی را با موفقیت پشت سر گذاشت، تا به فرماندهی قرارگاه عملیاتی حمزه سید الشهداء(ع) منصوب گردید.

به گفته ی یکی از دوستان، این بزرگ مرد در اوایل سال 1359 با تعدادی از برادران سپاه به کردستان اعزام گشت و با رشادت های خود در آزاد سازی شهر سنندج نقش مهمی را ایفا نمود اما در یکی از درگیری ها بر اثر اصابت گلوله از ناحیه سر و گلو، به شدت مجروح گردید و مد تها در بیمارستان حالت اغماء به سر برد.

مطالعات این نکته را روشن می سازد که رضائیان در سال 1360 به جبهه اعزام شد و پس از چندی دچار آسیب و جراحت شدید گشت اما پس از بهبودی نسبی به سمت مسئول معاونت عملیات سپاه منطقه 2 اصفهان منصوب گردید و تا دی ماه 1361 در همین مسئولیت باقی ماند و بعد از آن به درخواست سردار رحیم صفوی به تهران بازگشت و در ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یکی از معاونت های طرح و عملیات مشغول به کار شد، پس از چندی مامور راه اندازی قرارگاه مقدم حمزه (ع) در منطقه غرب گردید.

پس از استقرار در شهر مریوان، ‌تعدادی از یگان ها از جمله لشکر 14 امام حسین ( ع) و لشکر 8 نجف اشرف در منطقه حضور داشتند و از این که قرار بود تحت فرماندهی او عملیات والفجر 4 را انجام دهند،‌ اظهار رضایت می کردند ، در زمان کوتاهی ارکان ستادی این قرارگاه به همت ایشان شکل گرفت و مجموعه معاونت ها در جهت آماده سازی عملیات فعال شدند.

بررسی برخوردهای این فرمانده گویای نظم، دقت و رفتارسنجیده ی وی است، او قبل از هر تصمیمی با بسیج عناصر اطلاعاتی ، آخرین وضعیت دشمن را از جنبه‌های مختلف بررسی و بر اساس استعداد، تجهیزات و توان رزمی دشمن، به کمک طرح و عملیات و نظر خواهی از فرماندهان ، چگونگی انجام عملیات و مراحل آن را طراحی می کرد. همه ی توجه ایشان روی کیفیت سازماندهی نیروها و آرایش و مانور یگان ها بر اساس نوع ماموریتشان بود، این فرمانده دلاور و دلسوز اسلام ، قبل از هر عملیات فرماندهان تحت امر را در خصوص رسیدگی به نیروها توجیه و برای افزایش روحیه معنوی آنان سفارش زیادی می کرد و تلاش همه جانبه وی در عملیات حماسه آفرین والفجر4 در موفقیت رزمندگان اسلام بسیار موثر بود تا جایی که می‌توان گفت بخش مهمی از پیروزی حاصله در دشت شیلر مدیون زحمات شبانه روزی این شهید عزیز بوده است.

نحوه ی شهادت این پرستوی عاشق

در تاریخ هشتم آبان 1362 و قبل از مرحله سوم عملیات والفجر 4 ، هنگامی که برای شناسایی و بررسی منطقه عملیاتی به همراه چهار تن از فرماندهان و مسئولین قرارگاه به دامنه‌های جنوبی ارتفاعات لری رفته بودند،‌در حین صعود به قله ارتفاع لری به علت عدم پاکسازی کامل منطقه ، روی مین رفته و به شدت مجروح شد. مسئول وقت اطلاعات قرارگاه چنین نقل می‌کند: "وقتی بالای سر او رفتم ، دیدم به علت ترکش زیادی که به بدنش خورده بود، ‌جان سوزانه ناله می کرد. بادیدن چنین حالتی یاد خاطرات زندان او افتادم که برای ما تعریف می کرد. او می گفت، هنگامی که مامورین ساواک یکی از مبارزان مسلمان را با بخاری برقی شکنجه می دادند آیه یا نار کونی بردا و سلاما را قرائت می کرد. این خاطره را به یادش اوردم . ایشان ارام شد تا این که او را به سختی به پشت جبهه منتقل کردند. در بیمارستان بود که به آرزوی دیرینه خود رسید و به لقاء معبود و معشوقش نایل گشت ودریای متلاطم روحش به کرانه وصال ،آرامش گرفت."

[[{"fid":"11130","view_mode":"default","type":"media","link_text":null,"attributes":{"height":"90","width":"137","style":"width: 450px; height: 296px;","class":"media-element file-default"}}]]

 

قسمتی  از وصیت نامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم

این همه خونی که برای اسلام ریخته شد و این همه جوانانی که فدای اسلام شدند را دست کم نگیرید و بدانید که سستی و کاهلی نزد خداوند متعال مسئولیت دارد. سعی کنید دوستی و دشمنی شما بر اساس حق باشد، از تقصیر افراد زود در گذرید و زیاد سخت گیر نباشید. هیچ دوستی بهتر از قرآن نیست ، رفاقت با او را ترک نکنید. سعی کنید آن را خوب فرا گیرید، خوب تلاوت کنید، خوت عمل نمایید و خوب به دیگران یاد دهید، حتی اگر یک نفر باشید.

 

ارسال توسط : نااصری ناصری
بازدید
دیدگاه