شهید سید تقی محدث خلخالی شهید شاخص بسیج کارگری استان اردبیل

به گزارش خبرنگار سازمان بسیج کارگری کشور: در زمان تولد «سید تقی»، پدرش در مدرسه ملا ابراهیم اردبیل  به تدرس مشغول بود و از او می توان به عنوان یک روحانی مبارز، برجسته و شناخته شده در شهر اردبیل یاد کرد، وی همچنین در مساجد پیر شمس الدین ، ابراهیم آباد پیش نماز بوده و  به منبر می رفته و استقبال مردم اردبیل از منبر او گسترده و پر شور بوده است.

منابع معتبر نشان می دهد که پدر سید تقی امین ومورد اعتماد مردم بوده چرا که آنان وجوهات خود اعم از خمس، زکات و غیره را به او سپرده تا به محل مصرف اش برساند، به طور مثال  به طلاب مدرسه ملا ابراهیم کمک مالی می نمود و یا بخشی را به قم  برای مراجع تقلید ارسال می کرده.

مطالعات بیان می کند که سید تقی ، خواهران و برادرانش بر اساس تربیت و تلاش پدر دارای خصایصی چون تدین، ایمان بالا، علاقه مند  به انقلاب و مذهب  و همچنین امین و مورد اعتماد دوستان و مردم بودند چرا که آنان اصول و فروع دین را از محضر پدرآموخته اند، و دور از ذهن نیست پدری که همنشین و همدم قرآن و نهج البلاغه و سایر کتب مذهبی و فقهی است، آن ها را به کودکان خود نیز منتقل نماید تا فرزندان با اصول قرآنی پرورش یابند.

پژوهش ها حاکی از این است که سید تقی سه سال بیشتر نداشته که پدربزرگوارش از محله پیر شمس الدین به محله رحمانیه سرچشمه نقل مکان می کنند و بعد از گذراندن دوره ی ابتدایی، فرزند خود را در مدرسه راهنمایی کمال ثبت نام می نمایند و با توجه به پشت کارو نمرات خوب و اشتیاق به تحصیلی که سید تقی داشته مادرش تاکید می نموده که او درس بخواند تا به مدارج عالی برسد. سید تقی نیز که در چنین خانواده ی پر تلاشی به ثمر رسیده، پرده ی عمل به گفته های والدین می پوشاند تا جایی که اوقات فراغت دوران نوجوانی خود را با دوستانش  به فعالیت و  کارسپری می کرده تا هم لحظاتشان به بطالت نگذرد و هم اندوخته ی مالی از آن خود داشته باشند.

بر اساس گفته های یک منبع آگاه: در دوران پیروزی انقلاب، سید تقی تنها ده سال داشته لذا  به همراه برادرانش ، سید حسین ، سید عباس، سید علی در تظاهرات شرکت می کرده و این از بزرگ ترین فعالیت های این کودک در همان ابتدای دوران زندگی اش بوده است.

بهار 13سالگی سید تقی با آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران شروع شد، که مستندات بیان می کند بعد از گذشت یک سال از جنگ سه برادر با نام های سید عباس، سید حسین و سید علی عازم جبهه می شوند و شهید خلخالی در آن دوران (سال 1361) در دبیرستان 17 شهریور به ادامه تحصیل مشغول بوده است. تا سال 1362  که برادرش سید علی در عملیات والفجر 4 و بعد از گذر چهار ماه از شهادت سید علی ، برادر دیگر سید عباس در عملیات خیبر به کاروان شهدا نائل و  مفقوالجسد می گردد.

طبق آخرین گفته ها: بعد از شهادت دو برادر، این جوان فرهیخته چندین بار قصد عزم به جبهه را می کند و اسلحه برادرانش را بر دوش می گیرد تا سنگر  آن ها خالی نماند اما شهادت دو برادر ارشد تحمل دوری سید تقی را  برای مادر بسیار دشوارتر کرده لذا مانع از رفتن وی می شود، به همین علت با عضو شدن در بسیج تلاش می کند تا جای خالی دو برادر شهیدش را در پایگاه مقاومت مسجد سر چشمه پر کند.

عضویت در  انجمن اسلامی و بسیج دانش آموزی دبیرستان 17 شهریور سبب شد تا حضور او در تظاهرات دشمن شکن 22 بهمن، نماز جمعه و جماعت،تلاوت دعای کمیل ، ندبه و توسل پر رنگ تر از قبل گردد و در نهایت سال 1365موفق به اخذ دیپلم در رشته بهداشت شد  و در همان سال در شهرداری اردبیل مشغول به کار گشت.

اسناد را برای اعزام این شهید بزرگ به جبهه ی مقاومت تورق کردیم و دریافتیم:  هنوز 19 سال سید تقی تمام نشده بود، که دور از چشم مادر خویش  در اواخر بهمن 1365  عازم جبهه های حق علیه باطل می شود، او که دوره آموزش نظامی را از طرف پایگاه در اردبیل گذرانده بود، در جبهه در پست بسیجی تک تیر انداز و بی سیم چی به فعالیت می پردازد.

 عملیات کربلای 5 از نوزدهم دی ماه با رمز یا زهرا (س) در منطقه جنگی شلمچه در غرب بصره آغاز شده بود و جنگ ادامه داشت تا در روز چهارم اسفند ماه، درمرحله سوم عملیات، در کانال ماهی منطقه بصره عراق،  سید تقی طی درگیری با نیروهای بعثی از ناحیه بازو وسر مورد اصابت ترکش قرارگرفته  و به خیل کاروان شهدا به خصوص  به دو برادر شهیدش ، سید عباس و سید علی پیوست و روحش آرام گرفت.

"یادش گرامی باد"

[[{"fid":"11034","view_mode":"default","type":"media","attributes":{"style":"width: 450px; height: 311px;","class":"media-element file-default"},"link_text":null}]]

 قسمتی  از وصیت نامه شهید:

 
بسم الله الرحمن الرحیم

من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا و الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا

با سلام و دورد بیکران بر آقا امام زمان  و نایب بر حق اش امام امت وصیت نامه خود را بدین شرح بر امت حزب الله  وخانواده ی عزیزم می نویسم.

و قاتلو حتی لا تکون فتنه.

 در زمان حاضر ما به فتوای مراجع تقلید و امام امت رفتن به جبهه و جنگ با کافران و از پای در آوردن تمامی کفاران واجب است و تا زمانیرکه کفر والحاد در صحنه روزگار پیداست، مبارزه علیه این عناصر کثیف ادامه دارد و اسلام و مسلمین به هیچ وجه نباید سکوت اختیار کرده و راحت بمانند.

تنها وصیتی که به امت حزب الله و از جان گذشته دارم که حتما خودشان هم می دانند این است که مواظب این انقلاب نو پا باشند و به هیچ وجه از امام عزیز دور نشوند همواره طرفدار مبارزه علیه ظلمت باشید ودر این راه حتی اگر مجبور به دادن جان و مالشان هم باشند هیچ گونه ترسی به خود راه ندهند که ازاین دنیا چیزی نمی توانیم ببریم جز اعمال صالح. پس چه باک که انسان علیه کفر جهاد کند و جانش را در این راه از دست بدهد و لی رو سیاه در عالم محشر ظاهر نگردد پس وای بحال آن کسانی که نه اعمال صالحی دارند و نه ارزش این چنین اعمالی را می دانند.

و اما سخنی که با شما افراد بی طرف دارم این است که اگربیش از این به این عمل پست و زشت یعنی بی طرفی خویش ادامه دهید والله در مقابل این امت دلاور واین شهدا حلقوم شما را خواهند گرفت و حق به جایشان را از شما طلب خواهند کرد.

و اما مادر عزیز

 خودت می دانی که این وظیفه من وامثال من است که در جبهه ها حضور یابیم و علیه دشمن خون خوار اسلام قیام کنیم و به پیام مقدس قرآن که در ابتدا متذکر شدم جامه عمل بپوشانیم پس همیشه صبور باش و در مقابل دشمنان به نوبت خود مقاومت کن و با صبر خودتان بینی اجانب را به زمین بمال که همانا :ان الله مع الصابرین.

[[{"fid":"11035","view_mode":"default","type":"media","attributes":{"style":"width: 450px; height: 934px;","class":"media-element file-default"},"link_text":null}]]